گنجینه پنهان در سینه یاران
جمع آوری خاطرات شهداء و ایثارگران کوی نیرو
درباره وبلاگ


به وبلاگ گنجینه پنهان خوش آمدید. ارزش زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا کمتر از شهادت نیست. مقام معظم رهبری شما می توانید از ادامه دهندگان آن باشید، همت کنید... از همه‌ی یاران تقاضا می‌کنیم که خاطرات خودشان را دریغ نکنند؛ زیرا دریغ ‌کردن خاطرات به نوعی به فراموشی‌ سپردن دوران جنگ است.
نويسندگان

در توصیف این فرشته (دکتر مجید) کلمات کم توان و قاصرند. امید است روزی شاهد تجلیل در خور و شایسته از این مرد فداکار باشیم.

خاطره: در قاطع سه آسایشگاه 17 نیز در اختیار مجروحان بود و مدیریت آن بعهده دکتر مجید بود. همواره مراقب بود کسی در روز نخوابد تا در شب که معمولا درد تشدید و مانع خواب می شد، راحت تر بخوابند. بهیارها و دستارها را موظف کرده بود روی بچه هایی که خوابند آب بریزند.

نیمه شب آن شب درد شدیدی داشتم. پاسی از شب گذشته بود. صدای ناله ام را خفه می کردم تا مزاحم کسی نشوم. طاقتم طاق شد. ...



ادامه مطلب ...

اردوگاه در یک نظر

مجموعه تازه وارد را در دو آسایشگاه اول و دوم جای دادند. این سالن ها فاقد هر گونه امکانات بود، نه دستشویی، نه توالتی و نه آبخوری. دو ظرف سفالی بزرگ بود حاوی آب شرب بنام "حبانه" بود، زیر هر حبانه یک تشت فلزی بود که آب تراوش شده از بدنه حبانه در آن جمع می شد و به مصرف می رسید. پتوهای نظامی را بعنوان فرش روی زمین پهن کرده بودند. به هر نفر یک کیسه بزرگ نظامی بعلاوه دو پتو و یک بالش دادند. کیسه حاوی



ادامه مطلب ...

 

در توصیف این فرشته (دکتر مجید) کلمات کم توان و قاصرند. امید است روزی شاهد تجلیل در خور و شایسته از این مرد فداکار باشیم. 

خاطره: در قاطع سه آسایشگاه 17 نیز در اختیار مجروحان بود و مدیریت آن بعهده دکتر مجید بود. همواره مراقب بود کسی در روز نخوابد تا در شب که معمولا درد تشدید و مانع خواب می شد، راحت تر بخوابند. بهیارها و دستارها را موظف کرده بود روی بچه هایی که خوابند آب بریزند.

نیمه شب آن شب درد شدیدی داشتم. پاسی از شب گذشته بود. صدای ناله ام را خفه می کردم تا مزاحم کسی نشوم. طاقتم طاق شد. ...



ادامه مطلب ...

 

اردوگاه در یک نظر

مجموعه تازه وارد را در دو آسایشگاه اول و دوم جای دادند. این سالن ها فاقد هر گونه امکانات بود، نه دستشویی، نه توالتی و نه آبخوری. دو ظرف سفالی بزرگ بود حاوی آب شرب بنام "حبانه" بود، زیر هر حبانه یک تشت فلزی بود که آب تراوش شده از بدنه حبانه در آن جمع می شد و به مصرف می رسید. پتوهای نظامی را بعنوان فرش روی زمین پهن کرده بودند. به هر نفر یک کیسه بزرگ نظامی  بعلاوه دو پتو و یک بالش دادند. کیسه حاوی 



ادامه مطلب ...
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 23 صفحه بعد
پیوندهای روزانه
پيوندها



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1286
بازدید دیروز : 61
بازدید هفته : 1374
بازدید ماه : 1377
بازدید کل : 28357
تعداد مطالب : 334
تعداد نظرات : 138
تعداد آنلاین : 1

چاپ این صفحه